گاهی وقت ها نوشتن که چه عرض کنم،
ویرایش و انتشار پیش نویس هایم هم حوصله می خواهد،
شاید باید منتظر نشست و به گذر روزگار چشم دوخت،
یا شروع کرد و همه چیز را تغییر داد،
حتی طرز فکر و خوی زندگی ام را...
بله درست حدس زدید... مدل کارم فریلنسری هست ولی از نوع یک مدل خاصش که نمیتونم زیاد توضیح بدم... توضیحش هم بدرد نمیخوره که بخوام بگم :)
آها الان درست شد :)
+ من بیکارم سر کار نمیرم :) هر چی پیش آید خوشآید کار میکنم. روزی رو خدا میده به ما هم اینجوری روزی میرسونه :)
++ بی حوصلگی در همه هست... اونی موفقه که سدش رو بشکنه و تحرک داشته باشه...
کار سر کاری چجوریه؟
من سالهاست که بی حوصله هستم :/
بسم الله الرحمان الرحیم
تراوشات یک ذهن ADHD
مینویسم تا کبودی...