آقای اِلیو

روزمرگی های آقای اِلیو

قبلنا وضعیتم خیلی متفاوت از این برهه‌ی زندگیم بود،

بلد نبودم چیکار کنم، ولی خودمو به در و دیوار میزدم تا راهشو پیدا کنم،

زمین میخوردم، بلند میشدم و دفعه‌ی بعدی محکم تر زمین میخوردم،

ولی بازهم ادامه میدادم، نمیدونم انگیزم واسه اون همه تلاش چی بود.

انگار شکست رو بخشی از پرسه‌ی موفقیت میدونستم:)

ولی الان همه چی فرق کرده، بلدم چیکار کنم، امید هم دارم،

ولی تلاش کردن برام خیلییی سخت شده، ایده آل گرا شدم،

اهمال کار شدم، و فقط موفقیت های بزرگ خوشحالم میکنه...

 

شنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۱۹ ب.ظ
اِلیو | Eliwe ‌‌‌‌‌‌
نظرات (۲)
جنتلمن .. ۱۵ دی ۰۳ ساعت ۲۳:۳۵

همه ی موفقیت ها چه بزرگ و چه کوچیک سراب هستن. میان و میرن. بعدا از ارتفاعات بالاتری زمین میخورید‌‌‌‌... ولی مهم اینه که دوباره بلند بشید...

گاهی وقتا سخته واقعا... زمین خوردن و بلند شدن...
مسافر !! ۱۵ دی ۰۳ ساعت ۲۰:۳۸

خیلی جالب بود

خیلی ممنون
تمامی حقوق برای آقای اِلیو محفوظ است .